بررسی نقش والدین در بحران بلوغ نوجوانان
نوجوانی، دورهای است که در آن فرد نهتنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی و فکری و ذهنی هم دچار تغییرات اساسی میشود. به همین دلیل است که این دوره، مرحلهای مهم در زندگی هر فرد است که همچون یک انقلاب و دگرگونی بزرگ در بسیاری از خانوادهها بروز میکند.
با وجود برخی نظریات منفی درباره نوجوانی، نوجوانان اغلب پرانرژی، فکور و آرمانگرا هستند و علاقه زیادی به حق و عدالت دارند. پس گرچه این دوران میتواند یکدوره مشاجره و اختلاف نظر بین خانواده و فرزند باشد، اما سالهای نوجوانی زمانی برای کمک به کودک برای رشد و مستقل شدن و تبدیل شدن او به یک جوان سالم و موفق هم هست.
حال این سوال پیش میآید که والدین دقیقا از چه زمان و چگونه باید دست به کار حل بحران نوجوانی شوند؟ پیامی که باید به کودک خود منتقل کنید این است که همه با هم متفاوتند. افرادی هستند که به سرعت مراحل رشد را پشت سر میگذارند. برخی هم آهسته و پیوسته این مرحله را سپری میکنند و در واقع محدوده وسیعی در این زمینه وجود دارد.
اما نکته مهم این است که باید بین بلوغ و جوانی یک تفاوت واضح قائل شد. بیشتر ما فکر میکنیم که بلوغ تنها شامل تغییرات جسمی است. البته این علائم مسلما واضحترین نشانههای بالغ شدن فرد است، اما کودکانی که در سنین 8 تا 14 سال یا بیشتر دچار چنین تغییراتی میشوند، دچار تغییرات اساسی دیگری هم میشوند که قابل دیدن نیست.
این تغییرات، ناشی از جوان شدن و بزرگ شدن است. بسیاری از افراد در این سنین دچار تغییرات شگرف در رفتار با اطرافیان، بخصوص والدینشان میشوند. آنها سعی میکنند خود را از مادر و پدرشان جدا کنند تا مستقلتر جلوه کنند. در این زمان، نظرات اطرافیان بخصوص دوستانشان درباره آنها، خیلی برایشان اهمیت دارد.
آنها سعی میکنند متفاوت به نظر برسند و با بقیه همسن و سالانشان فرق داشته باشند که البته این موضوع باعث اختلافشان با والدین میشود.
سرکشی؛ رفتاری متداول
یکی از رفتارهای متداول نوجوانان در این سن و سال، سرکشی است؛ بخصوص در مقابل والدین. اگرچه این یک رفتار متداول بین نوجوانان است، اما تنها نشانه دوران بلوغ نیست و در مورد همه صدق نمیکند.
هدف اول در سالهای نوجوانی، کسب استقلال است. برای ایجاد این وضعیت، نوجوانان سعی میکنند از والدینشان فاصله بگیرند؛ بخصوص نوجوانانی که والدینشان به آنها نزدیکترند. نوجوانان معمولا کارهای متفاوتی انجام میدهند که به نظر والدینشان عجیب و غریب است. هرچه نوجوان بالغتر میشود، تفکرات او منطقیتر میشود. آنها اخلاقیات خاص خود را دنبال میکنند و والدین متوجه میشوند که کودکانشان که تا دیروز به دنبال پیروی از آنها برای جلب رضایتشان بودند، اکنون سعی در دفاع از عقاید و باورهای خود دارند و در مقابل آنها طغیان میکنند.
شاید در این شرایط لازم باشد که والدین درباره میزان استقلالی که به فرزندشان میدهند، کمی بیندیشند و از خود بپرسند که آیا والدین کنترلکننده و مستبدی هستند؟ آیا به سخنان فرزندشان گوش میدهند؟ آیا اجازه میدهند که نظرات فرزندشان با نظرات آنها متفاوت باشد؟
در اینجا به نکاتی اشاره میکنیم که باید در دوران نوجوانی فرزندتان به آنها توجه کنید تا فرزندتان این مرحله را راحتتر سپری کند:
در این زمینه مطالعه کنید و اطلاعات خود را بالا ببرید کتابهایی در مورد نوجوانان بخوانید. به سالهای نوجوانی خود فکر کنید و سعی کنید به یاد بیاورید که چگونه با مشکلات آن دوران خاص دست و پنجه نرم میکردید. تغییرات روحی و روانی فرزند خود را درک و خود را برای آن آماده کنید. والدینی که از قبل درباره اینگونه تغییرات اطلاعات کسب کردهاند، بهتر میتوانند با آنها کنار بیایند. هر چه بیشتر بدانید، بهتر میتوانید آماده شوید.
با فرزند خود به موقع صحبت کنید. در مورد تغییراتی که در دوران بلوغ در بدن آنها صورت میگیرد، با آنها صحبت کنید و به سوالات آنها تا حد ممکن پاسخ بدهید.
شما فرزند خود را بهتر میشناسید و میتوانید کاملا متوجه شوید که چه زمانی برای اینگونه بحثها مناسب است. اگر این بحثها را به تاخیر بیندازید، فرزندتان هنگام این تغییرات، دچار ترس، اضطراب یا حتی تصورات غلط میشود.
میتوانید کتابهای مناسب را در این زمینه به او بدهید تا مطالعه کند. حتی میتوانید از دوران بلوغ خود برای فرزندتان تعریف کنید. این کار باعث میشود فرزندتان حس بهتری داشته باشد و دچار ترس و احساس تنهایی نشود.
ضرورت درک احساسات
خود را به جای فرزندتان بگذارید. سعی کنید احساسات او را درک و به او کمک کنید تا بداند احساساتش در این دوران کاملا طبیعی است.
زود از کوره در نروید. بدانید که نوجوان شما با انجام کارهای نامتعارف، سعی در جلب توجه شما دارد؛ مثلا یک روز میخواهد لباسهای عجیب بپوشد یا مثلا از لاک سیاه استفاده کند. قبل از این که با او مخالفت کنید، به این نکته فکر کنید که این رفتارها گذراست؛ پس سعی کنید مخالفتهای اصلی خود را در مورد چیزهایی که زندگی او را تباه میکند مثل استفاده از سیگار و موادمخدر نگه دارید و در مورد مسائل جزیی چندان سختگیری نکنید.
بسیاری از تغییرات رفتاری در سنین بلوغ متداول است اما اگر خیلی طولانی شد باید گوش به زنگ بود و آن را نشانهای از یک مشکل دانست
انتظارات درست و به جا از فرزندتان داشته باشید. معمولا نوجوانان از توقعات والدینشان گله دارند. اما عموما از توقعات به جای آنها آگاه هستند و سعی میکنند آنها را برآورده کنند. مثلا نمره خوب گرفتن در مدرسه، رفتار عاقلانه و رعایت قوانین حاکم در منزل. اگر والدین توقعات منطقی داشته باشند، نوجوانان سعی در برآورده کردن آنها میکنند.
فرزندتان را آگاه کنید و خودتان هم همواره آگاه و مطلع باشید.
سالهای نوجوانی معمولا زمان تجربه است و گاهی این تجربیات باعث رفتارهای پرخطر میشود. سعی نکنید از بحث در مورد مسائلی مثل استفاده از سیگار، مواد مخدر و... دوری کنید، بلکه قبل از این که فرزندتان سعی در تجربه آنها داشته باشد، مساله را برایش باز کنید و دوستانه برایش توضیح دهید تا زمانی که به سمت تجربه یکی از آنها کشیده میشود، بتواند جلوی خود را بگیرد.
دوستان فرزندتان را بشناسید و سعی کنید با والدین آنها هم آشنا شوید. دوستی والدین با هم میتواند محیط ایمنی را برای نوجوانان در ارتباطشان ایجاد کند.
علایم هشدار را بشناسید. بسیاری از تغییرات رفتاری در سنین بلوغ متداول است اما اگر خیلی طولانی شد، باید گوش به زنگ بود و آن را نشانهای از یک مشکل دانست و حتی برای حل آن باید به متخصص مراجعه کرد. برخی از این نشانهها عبارتند از:
زیاد شدن یا کم شدن بیش از حد وزن، مشکلات خواب، تغییرات سریع و جدی در شخصیت، تغییر ناگهانی در دوستان، شیطنت بیش از حد در مدرسه، افت نمرات درسی، صحبت در مورد خودکشی حتی به صورت جوک و شوخی، نشانههای استفاده از سیگار یا داروهای مخدر، مخالفت با قوانین موجود و مبارزه با آنها.
هر رفتار نامناسب دیگری هم که برای بیش از6 هفته طول بکشد، میتواند نشانهای از مشکلات زمینهای باشد. شما میتوانید توقع یکی دو درجه تغییر در فرزندتان را داشته باشید، اما اگر فرزند شما که همیشه شاگرد اول بوده ناگهان نمره تک بگیرد، این موضوع نگرانکننده است و باید گوش به زنگ باشید. میتوانید در این مواقع از پزشک، روانپزشک یا یک مشاور کمک بگیرید.
نظارت هوشمندانه
به استقلال فرزندتان احترام بگذارید. برخی والدین فکر میکنند که هر کاری فرزندشان میکند باید از آن مطلع شوند، اما برای این که فرزندتان به یک جوان خوب و سالم تبدیل شود، باید تا حدودی به او آزادی و استقلال بدهید. اگر نشانههای هشداردهنده را در او دیدید، آن گاه میتوانید به خلوت او وارد شوید و مشکل او را رفع کنید.
اتاق فرزندتان یا مکالمات تلفنی او باید خصوصی باشد. نباید توقع داشته باشید که شما را از همه افکار و کارهایش آگاه کند. البته باید بدانید که او چه میکند و با چه کسی بیرون میرود و کجا میرود، اما لزومی به دانستن تمام جزییات نیست.
محدودیت معقولانه
همواره از آنچه فرزندتان میبیند و میخواند آگاه باشید. از سایتهای اینترنتی، کتابها، مجلات و برنامههایی که تماشا میکند آگاه باشید. حتی میتوانید برای او در استفاده از تلویزیون و کامپیوتر محدودیت زمانی قائل شوید. سعی کنید بفهمید که او از برنامههای تلویزیونی چه چیزی یاد میگیرد و در اینترنت با چه کسانی ارتباط دارد.
قوانین مناسب وضع کنید.مثلا زمان خواب مناسب برای یک نوجوان نباید مثل یک کودک باشد. برای مثال اگر او در زمان کودکی ساعت 10 شب میخوابید، اکنون 30/10 را ساعت مناسب خواب او قرار دهید. او را مجبور نکنید که همواره همراه شما به همه جا بیاید. گاهی او را تنها بگذارید و به یاد بیاورید که خودتان هم در دوران بلوغتان دوست داشتید گاهی تنها باشید و با خانواده همه جا نمیرفتید!
بالاخره فرزند شما باید مراحل بلوغ و نوجوانی را طی کند و پس از آن تبدیل به نوجوانی مستقل و مسوولیتپذیر شود. پس همواره این شعار را به عنوان والدین یک نوجوان در نظر داشته باشید که «ما این دوران را با هم سپری میکنیم و با هم از آن خارج میشویم! با هم»! فرزند خود را درک کنید. به او کمک کنید تا این دوران را با موفقیت پشتسر بگذارد.
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 08 بهمن 1401 (20:35)
- گزارش تخلف مطلب